- مادر زا
- برادر یا خواهری که با شخصی از شکم یک مادر زاییده شده هم شکم، آنچه که بهنگام تولد با شخص همراه است: کوری مادر زاد خلق مادر زاد: و نابینای مادر زاد روشن گردانید
معنی مادر زا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
برادر یا خواهری که با شخصی از شکم یک مادر زاییده شده هم شکم، آنچه که بهنگام تولد با شخص همراه است: کوری مادر زاد خلق مادر زاد: و نابینای مادر زاد روشن گردانید
منسوب به مادر زاد: خوی مادر زادی
برادر یا خواهری که با شخصی از شکم یک مادر زاییده شده هم شکم، آنچه که بهنگام تولد با شخص همراه است: کوری مادر زاد خلق مادر زاد: و نابینای مادر زاد روشن گردانید
مادر زوجه شخص: یکی را زنی صاحب جمال جوان در گذشت و مادر زن فرتوت بعلت کابین در خانه متمکن بماند
مادرزاده، هم شکم، برادر یا خواهری که از شکم یک مادر زاییده شده اند
آنکه مادرش تباهکار است حرامزداه فرزند زنا: کو که باشد هندوی مادر غری که طمع دارد بخواجه دختری... (مثنوی. نیک. 287: 6)
آنکه دارای مادر است. یاپدر دار، آنکه از مادر خود نگاهداری کند
مربوط یا منسوب به هنگام زاده شدن مثل، کور مادرزاد
ویژگی یک جاندار مانند خلق و خوی و چگونگی اعضا و اندام به همان صورتی که از مادر زاییده شده است
مادر زوجه شخص، مادر همسر (زن)
مادر زوجۀ مرد
بازگشتن بحالت و کیفیتی که در حین تولد داشته اند: آن آب و هوا کند علاجت مادر زادی شودمزاجت. (خاقانی در تعریف آب و هوای عراق آنند)